بسم الله الذی هو خیرالماکرین
<!-- @page { margin: 0.79in } P { margin-right: 0.5in; margin-bottom: 0.08in; direction: rtl; color: #000000; text-align: left; widows: 2; orphans: 2 } P.western { font-family: "Calibri", sans-serif; font-size: 14pt; so-language: en-US } P.cjk { font-family: "Calibri", sans-serif; font-size: 14pt; so-language: zh-CN } P.ctl { font-family: "B Karim"; font-size: 14pt; so-language: fa-IR } A:link { color: #0000ff } -->
داشتم سوره حجر را می خاندم تا رسیدم به این آیه: الّذین جعلو القرآن عضّین... نتوانستم ترجمه اش کنم. رفتم سراغ ترجمه آقای بهرام پور دیدم نوشته شده : آنان که قرآن را بخش بخش کردند . (و بخشی را شعر و بخشی را سحر دانستند) یاد پسر فرج دبّاغ یهودی افتادم که چند صباحی پیش گفته بود: محمد-صلوات الله علیه آله- امّی بوده ، و سوادی نداشته. لذا آیاتی که مربوط به امور سیاسی و اجتماعی می شوند دارای اعتبار نیستند و تنها آیات عبادی هستند که می شود آن ها را معتبر دانست!!!.... فدای این قرآن بشوم که مثل یک فرد زنده خودش این گونه از خودش دفاع میکند... برادران و خاهران من! بشناسید دشمنان اسلام را!....
پی نوشت: رای آوردن مرسی هم مبارک!
هو الآخر
اوضاع این روزها علاوه بر این که درام است حقیقتا در تاریخ بشر دراماتیک و ویژه است. اگر مردم بدانند که در کجای تاریخ ایستاده اند و نقش آفرین کدام قسمت از داستان بنی آدم هستند می توانند با انگیزه و انرژی و لذت ناملایمات زندگی امروز را پشت سر بگذارند و از زنده مانی به زنده گانی برسند. پس وظیفه اصحاب رسانه و علی الخصوص اهالی داستان و ادبیات نمایشی تبیین وضعیت فعلی تاریخ برای عموم مردم است. حالا مشخص شد که چرا باید به هنر بها داد؟یا هنوز باید سینما را اینته تیمنت1 بنامیم؟...
1-سرگرمی
هوالمحبوب
زمین
بدون شاعران
عجب جای تنفّر انگیزی است!......
الله نورالسّماوات و الارض
مادری دارم که امید من است... شادی من است... غم من است...کمک من است.... قبلا هروقت کار خودم گیر می افتاد مادر را صدا می زدم...تازگی فهمیدم هر وقت هم که گره دیگران را نمی توانم باز کنم،می توانم بسپارمش به مادر... دیگر غمی هم می ماند؟...
هوالناجی
از در مترو که می آیی بیرون چند متر جلوتر یک ون گشت ارشاد کاشته اند که خانم های نامحجوب را ارشاد کنند و بعد راهی نمایش گاه کتاب. می روی و ناصحانه به پلیس جوانی که کنار ون است می گویی: خب فرض که حجابشونو این جا درست کردند، چه تضمینی هست که ادامه ی راه همان طوری بمونن؟... کنایه از این که برادر! آب در هاون می کوبی! لابد لطف می کند و فقط لب خندی می زند و می گوید: خیلی ممنون... جلوتر که می روی دوباره یک ون گشت می بینی، می گذری تا آستانه ی ورودی نمایش گاه ، که چند شرکت غرفه گذاشته اند برای فروش سرویس هایشان. اسم مبین نت توجّهت را جلب می کند و وقتی نزدیک تر می روی ، نگاهت به غرفه دارها می افتد که 2 تاشان انگار از سالن فشن بیرون آمده اند! ... و دیدن این چیزها باعث می شود که به ریش عدّه ای بخندی. ولی سوزش دلت از حماقت مدیرها خیلی پررنگ تر از این خنده، تا مدّت ها بعد آزارت می دهد.
اللهم عجّل لولیک الفرج...
هو الجمیل
حسنت به اتّفاق ملاحت جهان گرفت... آری به اتّفاق جهان میتوان گرفت.....
حافظ
هوالقهّار
جمهوری اسلامی کسی را نمیخاهد که پشت سر اسم دین، پیغمبر، امام زمان و ولایت فقیه ماهی خودش را از آب بگیرد و در پی شهوات خودش باشد. جمهوری اسلامی محمّد علی رجایی را لازم دارد که شامورتی بازی و زیر و رو کشی بلد نیست!...که سرباز مخلص اسلام است! خبیثان باید هم تاب نیاورند و منفجرش کنند.... چرا که مثل خودشان نبود!......
میفهمیدند که این یکی جنسش تومانی صد دینار تفاوت دارد با همه.... شیطان خوب میداد کجا را هدف بگیرد. خاک بر سر ما کنند که کار خودمان را بلد نیستیم.....
هوالطیف
زمانه، زمانه ی هنرمندی است. زمان شعاردادن قطعا سپری شده. الان اگر میخاهی شعار بدهی باید پشت سرش یک قصیده آرام حرف زده باشی. و چه قدر خوب است زمانی که کارنابلد ها را رسوا میکند. چه قدر خوب است زمانی که وقت بازی حرفه ایهاست. و چه قدر مردم این زمان، فهیم ترند از مردمی که با های و هویی بر باد حزبی میرفتند. خوش آن زمان که وقت دروغ گفتن پایان یابد... خوش آن زمان که دل ها اعراض کنند از شنیدن حرف دروغ و تشنهی سخن حق گردند... خوش آن زمان که آدم ها دست از خود خر کردن بردارند....
پی نوشت: همه را به دیدن فیلم خوب شکلات داغ دعوت می کنم.
هوالفعّال
کار(مسئولیت) نویسنده این است: خوب بنویسد، خوب بخاند(ادبی و غیره) ، خوب زندگی کند و این 3 در عرض هم هستند نه در طول هم . پس این طور ، کار فیلم نامه نویس این می شود که: خوب بخاند، خوب بنویسد ، خوب فیلم ببیند، خوب ببیند، و خوب زندگی کند. کار کارگردان این می شود که خوب بخاند ، خوب ببیند ،خوب زندگی کند ، خوب فیلم بسازد. از این گذر یک فرمول بیرون می آید: کار انسان خوب زیستن است. و هر انسان را حرفه ای لازم است و هر حرفه ای را مهارتی و کسب هر مهارتی را تمرین (پرکردن) لازم است .