بسم الله الرحمن الرحیم
در آن دسته از کارهای گروهی که نیاز به انرژی معنوی بالایی دارند-و معمولا یافت می نشود- اگر یک سوپر وایزر-مدیر ناظر- که خود دارای این شان است ، کار را به دست بگیرد ، امکان این که بتواند با آدمهای متوسطی کار را به خوبی پیش ببرد، بسیار بالاست. در حقیقت این مدیر، نقش یک ((ولی)) را برای گروه ایفا میکند. برای مثال میتوانم به نقشی که مرتضا آوینی در شان کارگردان برای گروهش ایفا میکرد، اشاره کنم، چه آن که بعضی از آنها-مثل آهنگساز- بعدا اذعان کردند که بدون مرتضا قادر به انجام همانکار نیستند.
هوالناجی
از در مترو که می آیی بیرون چند متر جلوتر یک ون گشت ارشاد کاشته اند که خانم های نامحجوب را ارشاد کنند و بعد راهی نمایش گاه کتاب. می روی و ناصحانه به پلیس جوانی که کنار ون است می گویی: خب فرض که حجابشونو این جا درست کردند، چه تضمینی هست که ادامه ی راه همان طوری بمونن؟... کنایه از این که برادر! آب در هاون می کوبی! لابد لطف می کند و فقط لب خندی می زند و می گوید: خیلی ممنون... جلوتر که می روی دوباره یک ون گشت می بینی، می گذری تا آستانه ی ورودی نمایش گاه ، که چند شرکت غرفه گذاشته اند برای فروش سرویس هایشان. اسم مبین نت توجّهت را جلب می کند و وقتی نزدیک تر می روی ، نگاهت به غرفه دارها می افتد که 2 تاشان انگار از سالن فشن بیرون آمده اند! ... و دیدن این چیزها باعث می شود که به ریش عدّه ای بخندی. ولی سوزش دلت از حماقت مدیرها خیلی پررنگ تر از این خنده، تا مدّت ها بعد آزارت می دهد.
اللهم عجّل لولیک الفرج...