بسم الله الرحمان الرحیم
از حمام آمده ام بیرون ، و احساس می کنم حالم چه قدر به تر است. می روم که حوله ام را روی میله های رخت آویز بیندازم. نسیم شبانه به صورتم می خورد و سکوت نسبی و آرامش بخش شب ، که چه قدر دوستش دارم. برای چندمین بار طی این چندماهه ، به ذهنم می آید: واقعا چه زنده گی آرامی داریم... به میله های سفید رخت آویز نگاه می کنم: چه قدر راحت این همه آرامش نابود می شود. یک زلزله ی نه چندان شدید... یا....جنگ......
با خودم می گویم: می بینی چه قد سخته؟...
کل
یوم
عاشورا
عاشورایی دیگر بعد از
گذشت 10 ها قرن توسط یزیدیان زمان
»»» اول صبح
یه گروه تو خیابون مازندران تجمع داشتن به سمت امام حسین ... یکی از بچه های ما رو
گیر میارن ... بعد از کتک کاری حسابی حدود 30 نفر روش بودن و میزدنش
... آخر یه بلوک بتونی یا همون جدول خودمون رو
میندازن رو صورتش و صورتش متلاشی میشه .. بعد 4 نفر با چوب های
قطور میان بالا سرش که باز بزننش ... که اون طرف که جدول انداخته بود روش ... با
خونسردی گفت مرد ولش کنید بریم ... اونا هم رفتن ...
»»» زیر پل
کالج .. ساعت تقریبا 12 تا 1 ... گروه سبزا زمن پرتاب سنگ و اشک اور ...
قرآن رو بالا گرفته پاره کردند و بعد اتش
زدند ... و صوت و کف و پا کوبی کردن ... ایشالله فیلمش رو شنیدم
داره یکی آماده میکنه پخش کنه .. من نتونستم فیلم بگیرم متاسفانه ...
»»» حدود
ساعت 11 ال 12 بقل میدون بهارستان .. جمعیت 100 الی 120 نفر ... پرچم یا حسین مشکی رو بالا گرفته و بعد پاره کرده و زیر پا
انداخته ... پاره کردن پرچم امام حسین در حوالی خیابان انقلاب
تقاطع نواب هم دیده شده ...
»»» در
پیاده رو ها و خیابان های فرعی هر دختر و زنی که چادر به سر داشت .. چادرشو وحشیانه میکشیدن و و چند لگد به شکمش میذاشتن و فرار
میکردن ...
»»» موتور
سواری زیر یکی از پل ها که یادم نیست اسمشو .. پل اول بعد میدون فردوسی فک کنم ..
یک موتوری که یک مرد ریش دار بود رو حدود 50 نفر ریختن سرش .. فقط من از ته دیدم
... دو سه نفر جفت پا پریدن رو پهلوش ... و دیگه جمعیت متراکم شد و بردیمش
بیمارستان ... بعدا که بیمارستان رفته بود شنیدم 18 ضربه قمه خورده بود و چندین بخیه و فعلا در
بیمارستان هست ...
»»» زیر
همون پل بالایی ساعت 10 صبح یکهو به 10 موتور سوار بسیجی با سنگ و گاز حمله میکنن
یکی از این موتور سوارا گیر میکنه خودش و موتور
رو با هم آتش میزنن .. البته سریع بقیه که داشتن عقب برمیگشتن ..
دوباره برگشتن و اونو نجات دادن ولی موتورش سوخت ...
»»» تو
خیابون نواب ساعت 2 بعد از ظهر ... ناجا و بسیج بالای خیابون بودن .. سبزا پایین
... این وسط هم با چندین نوبت مانع خیابونو بسته بودن طوری که موتور نمیشد بره
پایین ... چندین ماشین هم تو این خیابون اتش زده بودن .. که بسیجیا برا اینکه باقی
مایشنا از اتش این ماشینا شعله نگیرن و بسوزن .. ماشینا رو شیشه رو شکوندن و هل
دادن سر بالایی بالا تر گذاشتن .. فیلمش هم هست میذارم ... بعد من تو همین جمعیت
سبز ها لانچر دیدم دستشون ( وسیله پرتاب گاز اشک
آور ) ... ژ3 دیدم دستشون ... کلت کمری هم دیدم ... که شلیک هم میکردن .... اول فک
کردیم ناجاس ... ولی بعد دیدم نه دارن سمت ما میزنن ... که بعد موتور سوارای سپاه و
ناجا با هم در حرکتی نمایشم از پشت قیچیشون کردن و همه فراری شدن ...
»»» میدون
جمهوری نیم ساعت قبل نماز ظهر ... نمازگزاران در صفوف نماز در حال انجام فرائض برای
آغاز نماز ظهر عاشورا بودند ... که گروه سبز با حمله به این نمازگزاران یاد نماز
ظهر عاشورای اباعبدلله را زنده کردن که امام حسین زیر تیر و سنگ و نیزه نماز خوند
... و حالا یعد دها ها قرن گروهی در صفوف نماز توسط گروهی
دیگر مورد اصابت سنگ و اشیا دیگر قرار میگیرن و امام جماعت هم به شدت مجروح
میشه ...
»»» این پست
کامل میشود ...
فیلم:
کلبپ عکس های اغتشاشات روز عاشورا (+)
مجموعه
چندین فیلم و عکس از اغتشاشات روز عاشورا (+)
حضور فائزه هاشمی در
اغتشاشات روز عاشورا (+)
آتش زدن سطل های زباله
مظلوم (+)
چپ
کردن ماشین ناجا (+)
فیلم آتش زدن
ماشین توسط سبزا و کمک بسیجیا برای مهار و دور کردن باقی ماشینا (+)