مردم دنیا در کار دنیا دو گونه‏اند : آن که براى دنیا کار کرد و دنیا او را از آخرتش بازداشت ، بر بازمانده‏اش از درویشى ترسان است و خود از دنیا بر خویشتن در امان . پس زندگانى خود را در سود دیگرى دربازد . و آن که در دنیا براى پس از دنیا کار کند ، پس بى آنکه کار کند بهره وى را از دنیا بسوى او تازد ، و هر دو نصیب را فراهم کرده و هر دو جهان را به دست آورده ، چنین کس را نزد خدا آبروست و هر چه از خدا خواهد از آن اوست . [نهج البلاغه]
گنجه
هنر روح
شنبه 93 مرداد 18 , ساعت 5:34 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم


هنر روح در این است که ماء دافق را به محل بوسه‌ی ملائکه تبدیل کند و از اسفل به اعلا و "از زمین" به آسمان رساند.روح پرورنده‌ی نفس است... عده‌ای از نفس تنها به سطوح سافل­.ش بسنده می‌کنند و خود و عمررا، تنها وقف قوت و شهوت می‌سازند، اما روح ایمان، تنها در بعضی سبب می‌شود که تشنه‌ی علم و محبت باشند و وارد وادی سلوک مومنانه شوند.



نوشته شده توسط محسن نیساری | نظرات دیگران [ نظر] 
اشاره ای به تدبیر شهوت در اسلام و در میهن
شنبه 93 اردیبهشت 27 , ساعت 7:0 عصر  

 

   بسم الله الذی جعل کل شی فی موضع.ه

به نام خدایی که هر چیزی را در جای خودش قرار داد...

 

اسلام می‌گوید شهوت جنس.ی در سبیل حلال باید به طور کامل تامین شود، و تامین نشدن­.ش خسارت زاست و همه‌ی مدیریت­.ش را صرف نهی از حرام و تدبیر هم‌سرداری می‌کند. ولی در مورد شهوت شکم، می‌گوید باید به حد کفاف قناعت کرد و ابدا پرخوری نکرد. این از آن روست که نکاح (sex  ) از حیث شهوان­ی غذای روح شهوت است و از حیث عاطف­ی ، غذای نفس. و جسد، تنها واسط این هاست. ولی طعام، قوت جسد و لذت روحِ ((قوّه)) است و نقش نفس، این وسط خیلی کم‌رنگ­.تر است ، نسبت به نکاح و زواج. اساسا ازدواج به این خاطر که دو نفس انسانی در سبیل طاعت الله و خوشنودی خدا در تعامل اند، مرتبه‌ی اعلایی دارد و اصلا در حدیث نبوی داریم که خداوند از هیچ پی‌وندی به اندازه‌ی ازدواج خوش­.ش نمی‌آید؛ و همین‌ ها برای کسی که به­.ش معتقد است، ثابت می‌کند که کلاس نکاح، خیلی بالاتر از کلاس طعام است! اسلام وقت نکاح می‌گوید: حیا را کنار بگذار و تا می‌خاهی-از حلال- تنعم کن! و آداب و مقیدات را به حداقل می‌رساند. ولی وقت طعام می‌گوید: شمرده و آرام لقمه بردار و مراعات همه چیز را بکن و وقت.ی هنوز متمایل به طعام.ی، بر پوزه‌ی نفس مهار زن و از سر سفره برخیز. چرا که می‌داند کثرت طعام، آدمی را به بل‌ هم ازل.ی سوق می‌دهد، ولی کثرت نکاح-در اندازه اش- جان آدمی را نیرو می‌بخشد و نفس او را از خشم و فسرده‌گی و خسته‌گی می‌رهاند و او را والایش می‌کند... در میهن من اما، به زور لقمه در دهان میهمان می‌چپانند و این را مهرورزی می‌دانند، ولی اگر مسلمان.ی بخاهد از لذت خدا، همان قدر که خدا خاسته و گفته ، بهره برد، گویا مرتکب جرمی نابخشودنی گشته است... و اگر این وارونه‌دینی نیست، چیست؟....

پی نوشت:

بر اساس تعالیم اهل البیت علیهم السلام ، ما قائل به 5 روح و تنها یک نفس برای انسان هستیم.  بر این اساس، تعریف و حقوق و وظایف ارواح با نفس متفاوت است. اما در نزد عوام و اهل فسلفه، و اغلب آقایان طلاب، به تاسی از غربیان، این 2 کاملا به یک معنا به کار می روند. نگفته معلوم است که این اشتباه، منجر به بروز مشکلات.ی در انسان شناس.ی و الهیات خاهد شد.  

مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ؛ ج‏11 ؛ ص359

13259-[1][1] مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ فِی الْبَصَائِرِ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ دَاوُدَ عَنْ أَبِی هَارُونَ الْعَبْدِیِّ عَنْ مُحَمَّدٍ[2][2] عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ: أَتَى رَجُلٌ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقَالَ أُنَاسٌ یَزْعُمُونَ أَنَّ الْعَبْدَ لَا یَزْنِی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ لَا یَسْرِقُ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ لَا یَشْرَبُ الْخَمْرَ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ لَا یَأْکُلُ الرِّبَا وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ لَا یَسْفِکُ الدَّمَ الْحَرَامَ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَقَدْ کَبُرَ هَذَا عَلَیَّ وَ حَرَجَ‏[3][3] مِنْهُ صَدْرِی حَتَّى أَزْعُمَ أَنَّ هَذَا الْعَبْدَ الَّذِی یُصَلِّی إِلَى قِبْلَتِی وَ یَدْعُو دَعْوَتِی وَ یُنَاکِحُنِی وَ أُنَاکِحُهُ وَ یُوَارِثُنِی وَ أُوَارِثُهُ أُخْرِجُهُ مِنَ الْإِیمَانِ مِنْ أَجْلِ ذَنْبٍ یَسِیرٍ أَصَابَهُ فَقَالَ ع صَدَقَ أَخُوکَ وَ ذَکَرَ ع لَهُ مَا فِی الْمُؤْمِنِ مِنَ الْأَرْوَاحِ إِلَى أَنْ قَالَ وَ قَدْ تَأْتِی عَلَیْهِ حَالاتٌ فِی قُوَّتِهِ وَ شَبَابِهِ یَهُمُّ بِالْخَطِیئَةِ فَتُشَجِّعُهُ رُوحُ‏الْقُوَّةِ وَ تُزَیِّنُ لَهُ رُوحُ الشَّهْوَةِ وَ تَقُودُهُ رُوحُ الْبَدَنِ حَتَّى تُوقِعَهُ فِی الْخَطِیئَةِ فَإِذَا مَسَّهَا انْتَقَصَ مِنَ الْإِیمَانِ وَ نُقْصَانُهُ مِنَ الْإِیمَانِ لَیْسَ بِعَائِدٍ فِیهِ أَبَداً أَوْ یَتُوبَ فَإِن‏[4][4] تابَ وَ عَرَفَ الْوَلَایَةَ تابَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ إِنْ عَادَ وَ هُوَ تَارِکُ الْوَلَایَةِ أَدْخَلَهُ اللَّهُ نَارَ جَهَنَّمَ الْخَبَر[5][5]



              

 



[1][1]17- بصائر الدرجات ص 469.

[2][2]( 1)( و هو ابن داود الغنوی، کما فی الکافی)( منه قده).

[3][3]( 2) حرج صدره: ضاق( لسان العرب ج 2 ص 233).

[4][4]نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، 28جلد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام - قم، چاپ: اول، 1408ق.

[5][5]نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، 28جلد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام - قم، چاپ: اول، 1408ق.

 


نوشته شده توسط محسن نیساری | نظرات دیگران [ نظر] 
نگاه.ی تطبیق.ی در مورد تدبیر شهوت در اسلام و در میهن!
جمعه 92 اردیبهشت 27 , ساعت 7:0 عصر  

 

  بسم الله الذی جعل کل شی فی موضعه

به نام خدایی که هر چیزی را در جای خودش قرار داد...


اسلام می‌گوید شهوت جنس.ی در سبیل حلال باید به طور کامل تامین شود، و  تامین نشدن­.ش خسارت زاست و همه‌ی مدیریت­.ش را صرف نهی از حرام و تدبیر هم‌سرداری می‌کند. ولی در مورد شهوت شکم، می‌گوید باید به حد کفاف قناعت کرد و ابدا پرخوری نکرد. این از آن روست که نکاح (sex    ) از حیث شهوان­ی غذای روح شهوت است و از حیث عاطف­.ی ، غذای نفس. و جسد، تنها واسط این هاست. ولی طعام، قوت جسد و لذت روحِ ((قوّه)) است و نقش نفس، این وسط خیلی کم‌رنگ­.تر است ، نسبت به نکاح و زواج. اساسا ازدواج به این خاطر که دو نفس انسان.ی در سبیل طاعت الله و خوشنودی خدا در تعامل اند، مرتبه‌ی اعلایی دارد و اصلا در حدیث نبوی داریم که خداوند از هیچ پی‌وندی به اندازه‌ی ازدواج خوش­.ش نمی‌آید؛ و همین‌ ها برای کسی که به­.ش معتقد است، ثابت می‌کند که کلاس نکاح، خیلی بالاتر از کلاس طعام است! اسلام وقت نکاح می‌گوید: حیا را کنار بگذار و تا می‌خاهی - از حلال- تنعم کن! و آداب و مقیدات را به حداقل می‌رساند. ولی وقت طعام می‌گوید: شمرده و آرام لقمه بردار و مراعات همه چیز را بکن و وقت.ی هنوز متمایل به طعام.ی، بر پوزه‌ی نفس مهار زن و از سر سفره برخیز. چرا که می‌داند کثرت طعام، آدمی را به بل‌ هم ازل.ی سوق می‌دهد، ولی کثرت نکاح-در اندازه اش- جان آدمی را نیرو می‌بخشد و نفس او را از خشم و فسرده‌گی و خسته‌گی می‌رهاند و او را والایش می‌کند... در میهن من اما، به زور لقمه در دهان میهمان می‌چپانند و این را مهرورزی می‌دانند، ولی اگر مسلمان.ی بخاهد از لذت خدا، همان قدر که خدا خاسته و گفته ، بهره برد، گویا مرتکب جرمی نابخشودنی گشته است... و اگر این وارونه‌ دین.ی نیست، چیست؟.... 

پی نوشت:

بر اساس تعالیم اهل البیت علیهم السلام ، ما قائل به 5 روح و تنها یک نفس برای انسان هستیم.  بر این اساس، تعریف و حقوق و وظایف ارواح با نفس متفاوت است. اما در نزد عوام و اهل فسلفه، و اغلب آقایان طلاب، به تاسی از غربیان، این 2 کاملا به یک معنا به کار می روند. نگفته معلوم است که این اشتباه، منجر به بروز مشکلات.ی در انسان شناس.ی و الهیات خاهد شد.  

مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ؛ ج‏11 ؛ ص359

13259-[1] مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ فِی الْبَصَائِرِ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ دَاوُدَ عَنْ أَبِی هَارُونَ الْعَبْدِیِّ عَنْ مُحَمَّدٍ[2] عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ: أَتَى رَجُلٌ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقَالَ أُنَاسٌ یَزْعُمُونَ أَنَّ الْعَبْدَ لَا یَزْنِی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ لَا یَسْرِقُ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ لَا یَشْرَبُ الْخَمْرَ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ لَا یَأْکُلُ الرِّبَا وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ لَا یَسْفِکُ الدَّمَ الْحَرَامَ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَقَدْ کَبُرَ هَذَا عَلَیَّ وَ حَرَجَ‏[3] مِنْهُ صَدْرِی حَتَّى أَزْعُمَ أَنَّ هَذَا الْعَبْدَ الَّذِی یُصَلِّی إِلَى قِبْلَتِی وَ یَدْعُو دَعْوَتِی وَ یُنَاکِحُنِی وَ أُنَاکِحُهُ وَ یُوَارِثُنِی وَ أُوَارِثُهُ أُخْرِجُهُ مِنَ الْإِیمَانِ مِنْ أَجْلِ ذَنْبٍ یَسِیرٍ أَصَابَهُ فَقَالَ ع صَدَقَ أَخُوکَ وَ ذَکَرَ ع لَهُ مَا فِی الْمُؤْمِنِ مِنَ الْأَرْوَاحِ إِلَى أَنْ قَالَ وَ قَدْ تَأْتِی عَلَیْهِ حَالاتٌ فِی قُوَّتِهِ وَ شَبَابِهِ یَهُمُّ بِالْخَطِیئَةِ فَتُشَجِّعُهُ رُوحُ‏الْقُوَّةِ وَ تُزَیِّنُ لَهُ رُوحُ الشَّهْوَةِ وَ تَقُودُهُ رُوحُ الْبَدَنِ حَتَّى تُوقِعَهُ فِی الْخَطِیئَةِ فَإِذَا مَسَّهَا انْتَقَصَ مِنَ الْإِیمَانِ وَ نُقْصَانُهُ مِنَ الْإِیمَانِ لَیْسَ بِعَائِدٍ فِیهِ أَبَداً أَوْ یَتُوبَ فَإِن‏[4] تابَ وَ عَرَفَ الْوَلَایَةَ تابَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ إِنْ عَادَ وَ هُوَ تَارِکُ الْوَلَایَةِ أَدْخَلَهُ اللَّهُ نَارَ جَهَنَّمَ الْخَبَر[5]



[1]17- بصائر الدرجات ص 469.

[2]( 1)( و هو ابن داود الغنوی، کما فی الکافی)( منه قده).

[3]( 2) حرج صدره: ضاق( لسان العرب ج 2 ص 233).

[4]نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، 28جلد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام - قم، چاپ: اول، 1408ق.

[5]نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، 28جلد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام - قم، چاپ: اول، 1408ق.

 

 

              


نوشته شده توسط محسن نیساری | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

گنجه

محسن نیساری
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 24 بازدید
بازدید دیروز: 85 بازدید
بازدید کل: 226811 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
اسلام[35] . انسان[31] . دین[29] . سلوک[20] . خدا[18] . هنر[17] . فرهنگ[16] . ایران[16] . عقل[14] . حکمت[12] . علم[11] . نفس[10] . حیات[10] . ایمان[10] . اخلاق[9] . شعر[9] . قرآن[9] . ظهور[8] . اهل البیت علیهم السلام[8] . آخرالزمان[7] . جهان[7] . شیطان[7] . قلب[7] . شیعه[6] . ولایت[6] . حق[6] . دشمن[6] . زنده گی[6] . سینما[6] . رسانه[6] . انتظار[6] . روح[5] . جنگ[5] . جمهوری اسلامی[5] . عالَم[5] . عرفان[5] . فلسفه[5] . مدرنیته[5] . مردم[4] . عالم[4] . شهید[4] . کار[4] . مومن[4] . داستان[4] . حیات طیبه[4] . حکومت[4] . رزق[4] . سیاست[4] . آخرالزّمان[4] . انقلاب اسلامی[4] . تاریخ[4] . انقلاب[3] . جامعه[3] . امید[3] . اجتماع[3] . امام[3] . آسمان[3] . زن[3] . رمان[3] . خداوند[3] . دروغ[3] . تربیت[3] . حماقت[3] . حسین علیه السلام[3] . حضرت زهرا سلام الله علیها[3] . ولایت فقیه[3] . نقد[3] . نومیدی[3] . کفر[3] . صداقت[3] . شهوت[3] . عشق[3] . معرفت[3] . فساد[3] . قیامت[2] . غیبت[2] . فتنه[2] . معصوم[2] . قدرت[2] . معجزه[2] . مجاز[2] . مشکلات[2] . مرگ[2] . محبت[2] . مدرنیزم[2] . مدیریت[2] . مادر[2] . عالِم[2] . عجب[2] . غم[2] . غربت[2] . عاشورا[2] . ظلم[2] . شهدا[2] . کبر[2] . نفاق[2] . نویسنده گی[2] . هتک حرمت[2] . نیک زیستی[2] . یقین[2] . معنویت[2] . منبع[2] . حضرت زینب سلام الله علیها[2] . جنسیت[2] . حقیقت[2] . حب[2] . حجاب[2] . حدیث[2] . ترس[2] . جنون[2] . جهاد[2] . دریافت[2] . دعوا[2] . خلق[2] . سنت[2] . شبه عرفان[2] . سکس[2] . زندگی[2] . زمان[2] . زمانه[2] . سید علی خامنه ای[2] . سید مرتضا آوینی[2] . درد[2] . دوستی[2] . دل[2] . دنیا[2] . روح الله خمینی[2] . زهد[2] . ابزار[2] . 89[2] . ‌ اسلام[2] . اسلام آمریکایی[2] . ازدواج[2] . انحراف[2] . انفعال[2] . الگو[2] . تهران[2] . تدبیر[2] . پویش[2] . تجدد[2] . تعادل[2] . بهشت[2] . بیت[2] . بارش[2] . باطن[2] . بت پرستی[2] . برج میلاد . برخورد با بی حجاب.ی . بسم الله . بقیة الله الاعظم . بلا . بنده . بنده گان . بنی اسرائیل . انگیزه . اهل البیت (علیهم السلام) دود چراغ . اهل البیت سلام الله علیهم اجمعین . اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین . اومانیزم . ایدئولوژی . ایده . بیماری . پدر . پرواز . پشه ها . پشیمانی . پلیدی . پهلوی . بی حجابی . باتلاق . تاریخ وب.لاگ . تاویل . تباین روح و نفس . تبتل . تبیلغ . تفاوت . تفریح . تفسیر . تفکر . تقلید . تقوا . تلگرام . تن بلی . تنزیل . تنفّر . تنهایی . تهاجم فرهنگی . تحدی . تحقیق . تحلیل . پیام بر . توبه . توجه . توحش . توحید . توسعه . توفان . توقف . تولد . توهم . تکلیف . تکنولوژی . ثبات . جامعه ی مهدوی . جانب داری . جاهل متنسک . جاهلیت . جاودانه.گی . جدید . جرم . جریان آزاد اطلاعات . جسد . جسم‌ . جشن واره فیلم فجر . جلسه . الله . الهام . انسان معاصر . انسان ناقص . انسان کامل . اندیشه . انرژی . امکان . انا . انتخاب . استاد . اسرائیل . احساسات . احلاق . اخلاق علم مسئولیت . ادبیات . ادبیّات . ادراک . ادیسون . ارکان دین . اضطرار . اطاعت . افتضاحات . الحاد . امام حسین علیه السّلام . امامت . امر به معروف و نهی از منکر . ‌ تدین . ‌ حجاب . ‌ خانه . ‌ خدا . ‌ خیال . ‌ درون و برون . ‌ دین . ‌ رسانه . ‌ رسول الله صل الله علیه و آله . ‌ سنت . ‌ سینما . ‌ فکر . ‌ قضاوت . ‌ مدرنیته . ‌ مرکب . ‌ مقام مومن . ‌ منطق . ‌آخرالزمان . ‌ادبیات نمایشی . ‌انسان . ‌ذات . ‌نور . ‌نیت‌ . 1389 . 22 بهمن 88 . 88 . 9 ربیع . ‏ یادداشت ها . ‌ آوینی . آخوند . آریل شارون . آزاده گی . آزادی . ابن عربی . ابوالفضل سپهر . اجبار . آفرینش . آلودگی . آموزش . آوینی . آینده . آیین . زور . زینب کبرا سلام الله علیها . ژورنالیزم . سال نو . سانتی مانتالیزم . سبک زنده‌گی . سخت افزار . سخت افزار و نرم افزار . سخن . سرگرمی . سروش . سلطنت . روزها . روزی . روش . روضه .
نوشته های پیشین

آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
تیر 1389
تیر 89
شهریور 89
دی 89
بهمن 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
شهریور 94
مهر 94
لوگوی وبلاگ من

گنجه
لینک دوستان من

عادیات
چهارسوق
بتگر
قسم به اسبان دونده مجاهدین
من و متعه ام
صفحات اختصاصی

گزارش جامعی از وحشیگری شیاطین در عاشورای 88
کلیدها
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ادامه
هنر در نسبت با زمانه
ساعتها
عقال
حضرت عالم
این گونه، سعادت مندی...
دنیای قبایل
ایمان به دل
لحن طلبه گی
رسم حمقا
[عناوین آرشیوشده]