بسم الله الرحمان الرحیم ، الذی هو مولّف بین القلوب
آیا وادی ولایت، وادی اطاعت است؟ و از این روست که رسول خدا ، مومنین به خیش را، در عقل و قلب ، و علم و عمل، متوجّه امیر مومنان ساخته است و برتافتن از امرش را خروج از دین خانده است؟ یعنی این که مسئولیت عظیم رسول الله، صلوات الله علیه و آله، طبق آن چه در کتاب الله، مسطور است، بلاغ المبین بوده است، و مسئولیت عظیم ائمه علیهم السّلام، احقاق دین. یعنی اِعمال آن چه رسول آورده است و فرموده است. یا به دیگر سخن، تفصیل همه جانبهی آن پیغام مجملی که رسول الله آورده است ، که نهایتا منجر به تحقق ارض مینوی و بهشت زمینی خاهد شد... چنین مینماید که سلوک در هزارتوی عالم بلا، نیازمند اطاعت از پیشدار است... و ازاین رو ، ولایت و اطاعت ، به هم تافته اند...عیار سنجش اعمال، پذیرش ولایت حق است، که همان قبول ولایت امیرمومنان است... ولی مفتاح ورود نفس به عالم ولایت حضرتش، محبت است...پس لاجرم، باید اقرار کرد، که ولایت به غیر محبّت حاصل نمیآید . و این، جز اطاعت از سر ترس یا از سر اغناء فکری است... اینکه چرا از جلوات خالق متعال ، نفس مبارک علی علیه السّلام معیار و میزان حق و باطل معرّفی شده است، شاید از سنخ مباحث منطقی نباشد... لکن قطعا میتوان گفت، که کلید قلب ها را به او سپرده اند... و کلید قلب علی، به دست فاطمه است... پس اگر هیبت حیدریه مانع از جراتت به دق الباب شد، دل به رب البیت بسپار ، و برای ورود به بیت، نام مادر را صدا بزن...دخیلک...دخیلک...یافاطمه الزهرا.... اللهم صلّ علی فاطمه وابیها، و بعلُها و بنیها و سر المستودع فیها...بعدد ما احاط به علمک....
الله نورالسّماوات و الارض
مادری دارم که امید من است... شادی من است... غم من است...کمک من است.... قبلا هروقت کار خودم گیر می افتاد مادر را صدا می زدم...تازگی فهمیدم هر وقت هم که گره دیگران را نمی توانم باز کنم،می توانم بسپارمش به مادر... دیگر غمی هم می ماند؟...
هوالقهار
مامان می خاد خونه تکونی کنه!
رسول خدا صل الله علیه و آله: از [وقوع] غرق [یا دفن] شدن و مسخ و زلزله چاره ای نیست! عرض کردند: ای رسول خدا! آیا در این امت؟ فرمود: آری، هنگامی که زنان خوانندگی کنند، و زنا را حلال شمارند، و ربا خورند، و شکار در حرم را حلال گردانند، و لباس ابریشم پوشند، و مردان به مردان و زنان به زنان بسنده کنند (هم جنس بازی کنند).
رسول خدا صل الله علیه و آله : «در امت من زلزله ای رخ می دهد که در آن ده هزار، بیست هزار، سی هزار نفر نابود می شوند. (خداوند) آن را برای پرهیز کاران پند، برای مومنان رحمت، و برای کافران عذاب قرار می دهد».
( کنز العمال: ج 41 ص 567 ح 39615)