بسم الله الطیف
در این غربت غیبت، سیدعلی خامنهای ، این مرد هاشمی تبار، برای ما سربازانش ، نه خشکخاکی است که به آن تیمّم ورزیم، که رودی جاری و زلال از رحمت الهی است ، و ترنّم کلامش ، ما را به رحمه الله الواسعه * نوید میدهد...
* لقب حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه
هوالطیف
زمانه، زمانه ی هنرمندی است. زمان شعاردادن قطعا سپری شده. الان اگر میخاهی شعار بدهی باید پشت سرش یک قصیده آرام حرف زده باشی. و چه قدر خوب است زمانی که کارنابلد ها را رسوا میکند. چه قدر خوب است زمانی که وقت بازی حرفه ایهاست. و چه قدر مردم این زمان، فهیم ترند از مردمی که با های و هویی بر باد حزبی میرفتند. خوش آن زمان که وقت دروغ گفتن پایان یابد... خوش آن زمان که دل ها اعراض کنند از شنیدن حرف دروغ و تشنهی سخن حق گردند... خوش آن زمان که آدم ها دست از خود خر کردن بردارند....
پی نوشت: همه را به دیدن فیلم خوب شکلات داغ دعوت می کنم.
هو مقلّب القلوب
الان، که اوضاع جهان، اوضاع انقلابی است، سزاوار است که شئون حیات انسان ها نیز متناسب با اوضاع و احوال جهان باشد.رسم کشتی راندن در دریای طوفانی، با دریای آرام متفاوت است...
هوالحق...
در زمانه باژگونه ، عقل نیز چونان که آوینی گفت باژگونه است... تعقّل، در جنون به عقل متعارف است و جنون در تعقّل به نحوی که "اکثر" بدان می اندیشند... پس همان گونه که فرمودند: در آخرالزّمان عقلا مجانین خانده می شوند چرا که از دید اکثرالنّاس عاقلانه رفتار نمی کنند..و اگر دیدی که معاییر متفاوت گشته و اقلیّت معتنا بهی به خلاف آمد عادت می اندیشند و عمل می کنند ، باید گمان بری که زمانه در حال دگرگونی و انقلاب است و زمانه حق نزدیک است.... در کشورهایی که کوچک ترین پادرازی به مرگ مشکوک و ناگهانی و ترور و حذف می انجامد... آیا فریاد کشان به درون خیابان ها آمدن و بر دست گاه حاکمه غرّیدن و شوریدن جنون به حساب نمی آید؟.......