بسم الله الرحمن الرحیم
تفکر یهود و دشمنان اسلام را باید در نقطهی ضدّ قرآن و ادیان الهی یافت. اصل ماجرای یهودشناسی شاید همین باشد. مثلا اگر قرآن انسان را به مودّت و رحمت توصیه میکند، باید به قطع و یقین دانست که یهود بر ضد این میاندیشد و توصیه میکند. یعنی مثلا رحمت را اساسا ناشی از ضعف اخلاقی میداند و وداد را نیز تنها در جهت انجام اهداف یهود توصیه میکند نه غیر آن. اگر قرآن به توحید و اتّحاد توصیه میکند، یهود قطعا به دنبال افتراق و افتراد(فردیت گرایی) است و این برایش ارزش است یا اگر قرآن توصیه به حیا و عفاف میکند ، قطعا یهود در سخت ترین حالت ممکن به دنبال بی حیائی و پردهدری است.چیزی که برای ما فی نفسه ارزش است، برای آنها قطعا ضدّ ارزش است. تا جایی که این گروه در معاد خیش راضی به جهنّمی میشوند که در آن وضعشان لایموت فیها و لا یحیا است، ولی راضی به پذیرش و انعطاف قلب به ولایت امیر مومنان علی علیه و علی آله السّلام که همان ولایت الله است نخاهند شد. ردپای این جریان را ببینید چه قدر راحت میشود در سیر تفکّر مدرن پیدا کرد. ببینید تا یک جایی این ها چه قدر خوب، روز به روز آجر روی آجر چیدند و برای بسط اندیشهی شان بسترسازی کردند .