قرآن شعار شده ...
از حوزه و دانشگاه و اساتيد فلسفه و عرفان و علوم قرآن
تا فقيه و اصولي و متکلم و مفسر
هيچ کس با قرآن کاري نداره فقط شده يه شعار
به نظرم توي ايران بيشترين کساني که با قرآن کار دارند اساتيد تجويد هستند اونا هم کاري با معنا و محتواش ندارن
دنبال زيبايي هاي قرائتي هستند که والضالين رو خداي نکرده يه نفر اشتباه قرائت نکنه ....
سندش هم اينکه
وقتي با فقيه صحبت ميکني راجع به قرآن ميگه قرآن براي استنباط اخلاق و اصول کلي دين هستش ما کلا پونصد تا دونه آيه بيشتر راجع به فقه نداريم ..... که اونا هم مجمله ...
به متکلم ميگي قرآن ...
ميگه اصول دين رو بايد عقلي بفهمي قرآن نقل هستش بذارش کنار
به بچه هاي علوم انساني و تجربي ميگي قرآن
ميگن قرآن ساينس نيست و جزئيات رو نگفته و خيلي جاها هم ظواهرش با علم جديد تعارض داره
به فلاسفه و عرفا ميگي قرآن
يا ميگن قرآن که کتاب فلسفه نيست ...فلسفه مباحثش عقلي محض است و از وجود هم بحث ميکند..
به عرفا ميگي قرآن ميگن ظاهرش حجت نيست فقط واسه عوام خوبه ....باطنش رو ما کار داريم
به اخباري ها ميگي بياييد سراغ قرآن
ميگن قرآن رو که ما نميفهميم انما يعرف القرآن من خوطب به
فقط پيامبر وامام عليهم السلام قران رو ميفهمند
تنها کساني که به حرف گوش دادن و از مرحله ي شعار قرآني دادن بيرون اومده اند همين اساتيد تجويد و صرف و نحو عربي هستند که اونا هم اصلا کاري با درونمايه هاي قرآن ندارند و فقط لنگ فاعل و مفعول و صفت مشبهه و تجويد صاد و ضاد و ...هستند
و اين بود بيوگرافي قرآن در جامعه ي اسلامي ما