بسم الله الرحمان الرحیم
بعضی وقت ها اصلا راه وسطی وجود ندارد!...یا باید به آسمان پرواز کنی، یا از وسط جوب رد شوی، یا این که خودت را پرت کنی پایین و هلاک شوی...وقتی نمیشود پرواز کرد، از توی جوب رد شدن اجباری است. این وضعی است که امروز، ما در بسیاری از موضوعات راهبردی بهش دچاریم...و به خاطر این دچاریم، که راههای معمولی یا خرابند، یا مسدودند، یا توسط شیاطین سد شده اند، و جامعه به فکر نبوده است.
بسم الله الرحمان الرحیم
شهرت ...می تواند نردهبامت باشد به آسمان...یا پلهکانی به قعر دوزخ....و تنها وجه دل توست که مسیرت را مشخص میسازد؛ و 100 البته،که شیاطین، برای این که از آسمان بازت دارند، از دوزخ می ترسانندت...
بسم الله الرحمان الرحیم
نگاهی به مخاطبان وبلاگ نویس امیرخانی این موضوع را ثابت میکند، که برد کمان داستان، و به معنیالاعم: هنر، بسیار بیشتر از برد متون علمی و رسمی است، و باید گفت امیرخانی درست هدف گیری کرده، و تیر خود را بر هدف نشانده؛ و از رهگذر رماننویسی مخاطبانی پرو پا قرص جور کرده، که در اثر جذابیت قلم و عالمش ، او را در متون رسمیتر هم دنبال میکنند. گو آن که هیچ رسمینویس مذهبی دیگری را دنبال نکنند.ماشاءالله لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.
بسم الله الذی لا تاخده سِنه و لا نوم...
وقتی آقایان خــــــــــــاب بودند.... دیگران بیدار بودند ..... چه اتفاق ها که نیفتاد!.... 9/9/1391