بسم الله الرحمن الرحیم
سلام ارواح گرامی که از وب.لاگ من دیدار می کنید.
من 6 هفته، کلا نیستم.
التماس دعا، خیلی زیاد. گرفتاریم.
بسم الله الرحمن الرحیم
علمای اسلام، نور دیدهی اسلام و چراغ ظلمات اند. ولی نباید اندیشید که ایشان معیار شناخت دین هستند. دین باید این ها را تایید کند، نه ایشان دین را. دین همه چیز ما را باید تایید کند. هیچ چیزی تسلط بر دین ندارد که بخاهد دین را امضا کند، بلکه دین حق، خود امضا کنندهی همهی امور است. نباید حب عالم ما را از حب علم بیندازد و حجاب ما بشود، نباید ما قبله را اشتباه فرض کنیم. پیشنماز هم خود رو به قبله نماز میگذارد، و اگر مردم به سمت پیشنماز ، نماز گذارند، بت پرستی کرده اند. البته عالم حقیقی، خود این ها را به مردم گوش.زد میکند و خود، حقیقت را عیان میسازد و این، نشان.ی بر حقانیت اوست...
بسم الله الرحمن الرحیم
طبق صحبت آقای میرشکاک که –در جلسه ی هنر از دیدگاه شهید آوینی، در مورد رمان-فرموده اند: این کاراکترها(ی رمان) یا باید قدسی باشند یا انسان معمولی که اشتباه هم میکند؛ در این شرایط از کجا معلوم که جزو اشاعه دهندگان فواحش نباشیم؟"
باید گفت : خداوند عالم هم که خالق تمام کلمات است، کاراکترهایش را با آزادی بسیاری در زمین رها کرده که داستان سازی کنند، و خودش هم قصهی شان را در کتابش آورده. پس باید بگوییم خدا هم تشییع فاحشه کرده که بعضی انسان ها را رها کرده تا هر کار خاستند، بکنند و بعد هم هر وقت لازم شد، خودش رسوایشان می کند...
حالا اگر یک وقت خاستیم طرف خدا را بگیریم، باید بگوییم: اگر ما ((خدایی)) باشیم، در داستانمان هر کسی نمی تواند هر غلطی خاست بکند... و همه تحت ولایت "نویسنده" کار می کنند... لکن اگر ما چنین شخصیتی نیستیم، واجب نکرده که بخاهیم رمان بنویسیم.
والعاقبه للمتقین.11/12/91