هو مقلّب القلوب
الان، که اوضاع جهان، اوضاع انقلابی است، سزاوار است که شئون حیات انسان ها نیز متناسب با اوضاع و احوال جهان باشد.رسم کشتی راندن در دریای طوفانی، با دریای آرام متفاوت است...
بوی جنگ می آید...
آی آدم ها که در ساحل نشسته شاد و خندانید...
خاب خرگوشیتان را آیا ، صفیر موشکی بر هم خاهد زد؟......
هوالحق...
در زمانه باژگونه ، عقل نیز چونان که آوینی گفت باژگونه است... تعقّل، در جنون به عقل متعارف است و جنون در تعقّل به نحوی که "اکثر" بدان می اندیشند... پس همان گونه که فرمودند: در آخرالزّمان عقلا مجانین خانده می شوند چرا که از دید اکثرالنّاس عاقلانه رفتار نمی کنند..و اگر دیدی که معاییر متفاوت گشته و اقلیّت معتنا بهی به خلاف آمد عادت می اندیشند و عمل می کنند ، باید گمان بری که زمانه در حال دگرگونی و انقلاب است و زمانه حق نزدیک است.... در کشورهایی که کوچک ترین پادرازی به مرگ مشکوک و ناگهانی و ترور و حذف می انجامد... آیا فریاد کشان به درون خیابان ها آمدن و بر دست گاه حاکمه غرّیدن و شوریدن جنون به حساب نمی آید؟.......